منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 15
بازدید دیروز: 16
کل بازدیدها: 113352
|
اینجا همه چی درهمه
سه شنبه 92 مهر 23 :: 11:12 صبح :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
برای اینکه پاورپوینت خود را در هر رایانه ی دیگر، با همین فونت ببینید (بهم ریختگی حروف نداشته باشید)، باید مراحل زیر را طی کنید: ابتدا از سربرگ file قسمت option را کلیک کنید. در صفحه ی باز شده، از سمت چپ، گزینه ی save را انتخاب کنید. حال در انتهای صفحه embed fonts in the file را تیک دار کرده و سپس از دو زیرمجموعه ی آن، مورد دوم یعنی embed all characters را نیز تیک بزنید. و در نهایت ok کنید. تمام منبع: http://hesabdarirozbahan.blogfa.com/ موضوع مطلب : علمی دوشنبه 92 مهر 22 :: 10:57 صبح :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
حدود 7 ماه پیش وقتی راهی خانه خدا بودیم، نه شوقی داشتم نه عشقی. وحتی غمگین بخاطر از دست دادن عید هم بودم! بالاخره راهی شدیم. جمعیت زیادی برای بدرقه اومده بودند بدون هیچ ناراحتی و گریه ای جدا شدیم و راهی مسیری شدیم که طعمش رو تا قبل از آن هرگز نچشیده بودم. آنچه گذشت تنها چشم بر هم زدنی بود و بس. و الان دلم برای تک تک لحظاتی که در جوار حق بودم تنگ است. با چه جراتی لباس سپید بر تن کرده بودم و با چه جراتی به زیبایی خودم می نازیدم! با چه عشقی راهی دیار عشق شده بودیم و با چه ترسی محرم شدیم! وای که چقدر محرم شدن، مشابه مردن بود. مرگ را با وجود خودم حس می کردم. نزدیک دروازه مکه که شدیم، چشم از پنجره بر نمی داشتم. شب بود و همه جا تاریک. تنها صدایی که می شنیدم صدای قلبم بود و گاهی صدای بچه ای از تو اتوبوس. ای وای ای وای ای وای از اون لحظه ی تکرار نشدنی که چشمم بر کعبه افتاد. قشنگ ترین لحظه زندگی ام بود هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه این احساس رو برام تکرار کنه... موضوع مطلب : دست و دل نوشته دوشنبه 92 مهر 22 :: 10:23 صبح :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
"خسرو شکیبایی" موضوع مطلب : پند و حکمت یکشنبه 92 مهر 21 :: 8:37 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
گاهی دلت انقدر پره و انقدر گرفتس که می خوای دنیا، دنیا نباشه. همون لحظه یکی میاد و می خواد باهات درد دل کنه! آخ که چه حالی داری. می دونم.. می خندی واسه اینکه شاد بشه. لطیفه تعریف می کنی و بهش میگی غصه نخور بابا. دنیا مگه چند روزه؟ مطمئن باش درست میشه...! بعد توی گلوت یه چیزی میاد و فشارت میده و میگه پس خودت چرا با این لالایی خوابت نمیبره؟!! ولی جوابی نمی تونی واسه این بغض کهنه پیدا کنی و باز هم تنها می مونی با تنهایی خودت. دوستت میره، اما یه روزی می فهمه که تو شکل همون سیب تصویر بالا بودی براش و این بهترین یادگاری هست که از خودت میذاری.. موضوع مطلب : دست و دل نوشته یکشنبه 92 مهر 21 :: 7:28 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
تاحالا براتون پیش اومده که ببینید یکی به یه درجه و مرتبه ای رسیده که اصلا براتون قابل درک نیست؟ آخ آخ آخ امروز داشتم میومدم خونه که یه ماشین نسبتاً خوب از یه کوچه از جلوم اومد که رد شه، دیدم راننده اش یه خانمی بود که همکلاسیه من بوده عهد بوق! من تنها صحنه ای که از این خانم یادمه اینه که حتی حرف زدنش رو هم بلد نبود، و بسیار سطح زندگی پایینی داشت. آخ من سوختم که چرا من ماشین ندارم پس!! نیم ساعت پیاده روی کردم تا این مساله رو واسه خودم هضم کنم. آخرشم هیچی به هیچی. اینا شانس دارن والا دست از پا درازتر دوتا نون خریدم، اومدم خونه، داغ داغ زدم به بدن، تا یکم آروم شم. آخیش... گشنه ام بوداا موضوع مطلب : دست و دل نوشته یکشنبه 92 مهر 21 :: 1:4 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده
خبر داری؟ نوچ نوچ بی خبری؟ نوچ نوچ پس تو خر من هستی!!!!!!!!!!! استدلالو داشتی جان من؟؟!! و به این ترتیب ما بزررگ شدیم به صورت اسکول وار! . . اینم علت تنفر خیلیا از ریاضی: 10 20 سه پونزده هزار و شصت و شونزده هرکی می گه 16 نیست!!!! 17 18 19 20 مغز داشتیم ما؟؟؟!!! ......................
یه استادی بوده که هر سری میرفته سر کلاس به دخترا تیکه مینداخته .
یه روز دخترا تصمیم گرفتن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون .... قضیه به گوش استاد رسید... جلسه ی بعد استاد کمی دیر رفت سر کلاس و برای توجیه دیر اومدنش گفت: از انقلاب داشتم میومدم، دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده، رفتم جلو پرسیدم ماجرا چیه؟ گفتن با کارت دانشجویی شوهر میدن ! دخترا پا شدن که برن بیرون، استاد گفت: کجا میرید ، وقتش تموم شده ، تاساعت 10 بود !! ...............................
چندتا عمه ی پیر دارم همیشه توی عروسی ها میان سیخونک میزنن تو پهلوم در گوشم میگن :
بعدی تویی , بعدی تویی البته دیگه اینکارو نمیکنن.... چون توی ختم ها منم باهاشون همین کارو کردم... ...................
"سسش سسسا" چیست؟؟؟؟
. . . . . . . رضایت یک اصفهانی از کیفیت سس ...................
منبع: خنده بازار
موضوع مطلب : چهارشنبه 92 مهر 17 :: 11:52 صبح :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
امروز رو به همه ی کوچولوها بخصوص خواهر زاده ی عزیز یکساله ی خودم، همه ی مامان و باباها، همه ی جوونا که قصد دارن یه روزی مامان و بابا بشن، و همه ی پدربزرگ ها و مادر بزرگ ها که یه روزی بچه بودن و یه روزی هم بچه کوچیک داشتن، تبریک میگم. ایشالا دل همتون شاد باشه موضوع مطلب : زنگ تفریح |
||