منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندهای روزانه پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 13
کل بازدیدها: 113059
|
اینجا همه چی درهمه
دوشنبه 92 مهر 15 :: 3:39 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
دوشنبه 92 مهر 15 :: 3:32 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
![]() یادمان باشد:
مهربانی ترحم نیست
موضوع مطلب : پند و حکمت یکشنبه 92 مهر 14 :: 12:39 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
دو سالگی : عباس اقا قصاب :|
منبع: http://www.4jok.com/sms/16 موضوع مطلب : زنگ تفریح یکشنبه 92 مهر 14 :: 12:13 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
FriEND (دوست) BoyfriEND (دوست پسر) GirlfriEND (دوست دختر) BestFriEND (بهترین دوست) همشون سه حرف END (خاتمه- پایان) رو بهمراه دارن.
* * * * حال به این نکته توجه کنید * * * * اما کلمه FamILY(خانواده) سه حرف ILY رو داره که همون مخفف “ I Love You ” میباشد
* * * * حال به این نکته جالبتر توجه کنید * * * * FAMILY FAMILY= FatherAnd Mother I Love You
منبع: پاتوق دوستان موضوع مطلب : زنگ تفریح یکشنبه 92 مهر 14 :: 12:9 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
*برای سفید شدن برنج می توانید چند قاشق ماست، داخل ظرف برنج درحال جوش اضافه کنید.
*چنانچه برنج شما بیشتر از حد معمول جوش خورد، 2-3 قاشق غذا خوری آبلیمو به آن اضافه نمایید تا برنج شما شفته نشود. *برای رفع بوی سوختگی برنج:یک تکه نان روی برنج بگذارید و موقع کشیدن، نان را از روی آن بردارید. *یک عدد پیاز را پوست کنید و در داخل برنج فرو کنید تا پیاز بوی سوختگی را بخود بگیرد. *برای خوشمزه تر شدن شود پلو می توانید از ادویه مخصوص پلو که به رتگ سبز می باشد و ( در عطاری ها موجود می باشد) استفاده کنید پس از آبکش کردن برنج ،مقداری ادویه لابه لای برنج بپاشید. *اگر فراموش کردید در برنج نمک بریزید ، هنگام کشیدن برنج ،مقداری نمک را با مقدار بسیار کمی آب و روغن مخلوط کنید و روی برنج بریزید. با این کار بی نمکی برنج شما برطرف می گردد. هرگز نمک را به طور مستقیم در روغن نریزید، زیرا نمک در روغن حل نمی گردد. *چنانچه موقع آب کش کردن متوجه شدید، که برنج شما شور شده ، آب زیادتری روی برنج داخل آبکش بریزید . چنانچه پس از آب کش کردن متوجه شوری برنج شده اید،چاره ای برای رفع شوری آن نیست. باید خورش را بی نمک درست کنید. *برای خوشمزه تر شدن شیر برنج ، ابتدا برنج را با شیر خیس کنید *چنانچه برنج خشک شما بو گرفته است ، برنج را روی یک سطح پهن کنیدبرنج باید در سایه باشد تا بوی نامطبوع آن از بین برود. برنج را نباید جلوی نورآفتاب قرار داد زیرا باعث خرد شدن برنج می گردد و برنج حالت خود را از دست می دهد و وقتی آن را داخل آب جوش می ریزید ،شفته می شود. *خانم های کارمند می توانند هنگام صبح یا شب قبل برنج را آبکش کنند و البته کمی آن را خشک بردارند، بعد ته دیگ برنج را آماده کنند و برنج را داخل قابلمه بریزند و قابلمه را در داخل یخچال بگذارند،هنگام برگشتن از سر کار می توانند روی برنج را کمی آب و روغن بدهند و آن را دم کنند.
منبع: http://javane.blogfa.com/post/1669 موضوع مطلب : آشپزی جمعه 92 مهر 5 :: 9:49 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
ماه من غصه چرا؟! آسمان را بنگر، که هنوز، بعد صدها شب و روز مثل آن روز نخست گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد،
یا زمینی را که دلش از سردی شبهای خزان نه شکست و نه گرفت، بلکه از عاطفه لبریز شد و نفسی از سر امید کشید، و در آغاز بهار، دشتی از یاس سپید زیر پاهامان ریخت، تا بگوید که هنوز پر امنیت احساس خداست،
ماه من، دل به غم دادن و از یأس سخن ها گفتن، کار آنهایی نیست که خدا را دارند، ماه من! غم و اندوه اگر هم روزی مثل باران بارید، یا دل شیشه ای ات، از لب پنجره عشق، زمین خورد و شکست، با نگاهت به خدا، چتر شادی وا کن، و بگو با دل خود، که خدا هست خدا هست هنوز... او همانیست که در تارترین لحظه شب، راه نورانی امید نشانم می داد او همانیست که هر لحظه دلش می خواهد، همه زندگی ام، غرق شادی باشد ماه من! غصه اگر هست بگو تا باشد معنی خوشبختی، بودن اندوه است این همه غصه و غم، این همه شادی و شور چه بخواهی چه نه، میوه یک باغ اند، همه را با هم و با عشق بچین ولی از یاد مبر پشت هر کوه بلند، سبزه زاری است پر از یاد خدا و در آن باز کسی می خواند که خدا هست خدا هست خدا هست هنوز....
موضوع مطلب : زنگ تفریح دوشنبه 92 مهر 1 :: 9:43 عصر :: نویسنده : هانیه رضایی زاد
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تابپرسم از خود زندگی یعنی چه؟ مادرم سینی چایی در دست گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا لب پاشویه نشست پدرم دفتر شعری آورد، تکه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند ، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین با خودم می گفتم : زندگی، راز بزرگی است که در ما جارست زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست رود دنیا جاریست زندگی ، آبتنی کردن در این رود است وقت رفتن به همان عریانی که به هنگام ورود آمده ایم دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟ هیچ!!! زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری شعله گرمی امید تو را ، خواهد کشت زندگی درک همین اکنون است زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است ، که نخواهد آمد تو نه در دیروزی ، و نه در فردایی ظرف امروز ، پر از بودن توست شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی آخرین فرصت همراهی با ، امید است زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک ، به جا می ماند زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر زندگی ، باور دریاست در اندیشه ماهی ، در تنگ زندگی ، ترجمه روشن خاک است ، در آیینه عشق زندگی ، فهم نفهمیدن هاست زندگی ، پنجره ای باز، به دنیای وجود تا که این پنجره باز است ، جهانی با ماست آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت با ماست فرصت بازی این پنجره را دریابیم در نبندیم به نور ، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم پرده از ساحت دل برگیریم رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندی ست زندگی ، شاید شعر پدرم بود که خواند چای مادر ، که مرا گرم نمود نان خواهر ، که به ماهی ها داد زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم زندگی زمزمه پاک حیات ست ، میان دو سکوت زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست لحظه آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست من دلم می خواهد قدر این خاطره را دریابیم. سهراب سپهری موضوع مطلب : اشعار ماندگار |
||