سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره وبلاگ

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 47
بازدید دیروز: 14
کل بازدیدها: 112322


دانلود آهنگ جدید



اینجا همه چی درهمه
سه شنبه 92 بهمن 15 :: 8:57 عصر ::  نویسنده : هانیه رضایی زاد       

دیدین آدم از یه چیزی بدش میاد، بعد همون اتفاق براش میفته.

من انقده بدم میاد یه بچه ی مثلا 6-7 ساله تو ماشین باباش، جلو بشینه،  مامانش عقب بشینه. یا مثلا بچه جلو بشینه، بعد 3 تا آدم بزرگ به زووور (مخصوصا تو پراید) عقب بشینن!!

چند ماه پیش، یه روز که از دانشگاه بر می گشتم، تو شهر خودمون که رسیدم، شوهر خواهرم اومد دنبالم. دستم رو بردم در جلو رو باز کنم، دیدم یک عدد جیگر طلای یک ساله ی فسقلی (خواهر زاده ی عزیزم) کمربند هم بسته، اون زیر رو صندلی نشسته، سرشو بالا کرده بتونه از پنجره بیرون رو نگاه کنه. واااااااااااای، قلبم داشت از عشقش وای میستاد. نمی دونین چه جیگری بود اون لحظه. یکی باید میومد منو باد میزد. کل خستگی اون روزم رو از تنم بیرون کرد. منم به احترامش، رفتم عقب نشستم.

بعد دیدم، بعضی خانواده ها که میذارن بچه هاشون جلو بشینن، شاید واقعا از عشق زیادشون باشه.

من که خاله ام و اینجور قلبم بخاطرش می تپه، چه برسه مادر و پدر!

مگه نه؟

بیایین زود قضاوت نکنیم




موضوع مطلب : دست و دل نوشته